بررسی وضعیت سینماهای تهران

بررسی وضعیت سینماهای شهر تهران از نظر قیمت و نوع دست یابی به این سینما ها

بررسی وضعیت سینماهای تهران

بررسی وضعیت سینماهای شهر تهران از نظر قیمت و نوع دست یابی به این سینما ها

بایگانی
  • ۰
  • ۰

سینما ارم تهران

سینما ارم تهران
امهای قبلی : سهیلا - مایاک - چشم بان

نشانی : خیابان جمهوری ( استانبول ) نرسیده به خیابان لاله زار

صاحب و مالک اول : گریشا ساکوارلیدزه

گنجایش : 750 نفر ( به گزارش کتاب : سینمای جمهوری اسلامی ایران 1363 - 1358 , انتشارات سازمان کل پژوهش ها

و ارتباط ها سینمائی وزارت موعظه اسلامی , چاپ نخستین : 1363 , برگه ی 40 )

گوشی تلفن : 316424

این سینما که بر اثر ریزش سقف آن مدتی تعطیل بود دی ماه 1336 به اسم سهیلا تجدید بنا شد و گشایش یافت .

در وقتی که با اسم مایاک عمل می کرد درب آن از خیابان لاله زار گشوده می‌شد .
اکنون تخریب شده‌است .

یک آمار دیدنی از میزان فروش و تعداد تماشاگر سینما سهیلا در سال 1355

میزان فروش : 18065000 ریال

تعداد تماشاگر : 492000 نفر

به گفته ی دوست سینما شناس اینجانب , جناب آقای ایلچی :

( این سینما ابتدا فعالیتش را در خیابان لاله زار , کوچه اتحادیه استارت کرد و بعد از حریق سوزی و مدتی تعطیلی به محل بعدی اش در خیایان استانبول نقل مکان کرد . در صحنه ای از فیلم ( حاجی آقا آکتور سینما ( یکی بازیگران این فیلم از جلوی ساختمان سینما مایاک نخستین در کوچه ی اتحادیه رد می شود . (
از مقاله ی سالیان فراموش شده سینمای جمهوری اسلامی ایران , متن ی محمد تهامی نژاد :

نفس حضور متفقین در کشور ایران , بالشخصه می توانست تمام دستورالعملها را بهم بریزد . روسها هم مثل انگلیسیان در جمهوری اسلامی ایران مالک سینما شدند . ماجرایی که ذکر می شود , لااقل می‌تواند جزو حقیقت شیوه احاطه روسها بر کمپانی مایاک را روشن نماید . گریشا زاخاری یا این که ساکارلی , یهودی , اهل گرجستان , مالک کمپانی چشم بان فیلم ( مایاک ) , حدود سال 1300 خورشیدی وارد کشور‌ایران شد و در رشت اقامت کرد . ابتدا در محل ساختمان شهرداری فعلی رشت اره کشی داشت و ایام بشکه می ساخت و شب با خانمش _ مادام مایاک _ فیلم صامت نمایش می بخشید .

الماس خان روح شهباز , کمد دیواری چی دیرین سینما مایاک عقیده دارااست :

گریشا از رشت گریز کرد آمد تهران , مدتی در سینما سرزمین ( چهار منش حسن آباد ) بود نظیر اینکه مدام از چیزی گریزو فرار می‌کرد . سینماهای وی , نمایش‌خانه فیلمهای شرکت فوکس قرن بیستم بود و در آخرها سلطنت رضا فرمانروا , فیلمهای آلمانی نمایش می اعطا کرد .

به گفته یدا . . . خان طالقانی , دستیار دیرین خانبابا معتضدی :

گریشا یک دوربین فیلمبرداری نیز داشت برای فیلمبرداری از دربین نویسها , البته زیرا برایش صرف نمی‌کرد , معمولا به آقای معتضدی توصیه می بخشید .

الماس خان تعریف می‌کرد :

همون اوایل مبارزه جهانی بود . اینجانب جلوی در بودم . آدمی آمد تو سینما و اعلام‌کرد : ( می توانی انگلیسی کلام کنی ؟ ) can you speak english گفتم خیر . اظهار کرد : وپارله فرانسه ؟ گفتم : خیر . مانند این‌که پارسی بلد بود , کلک می زد . آقای قهرمانی را صدا زدم که فرانسه بلدی بیا حرف کن . نمی دانم چی حرف کرد . گریشا درون دفترش بود . رفت درون محل کار و با گریشا خارج آمد . اتومبیل دم در بود . سوار شدند و رفتند . از سینما به شهربانی خبر دادند . همگی جا را گشتند . مشخص و معلوم شد شبانه گریشا را برده بودند بندر پهلوی و گذاشتن باطن کشتی و بردن . این سینما به زمین خورد دست زن گریشا . اما سینما مایاک فرآورده سه نفر بود : پزشک معالج ترکید , وارالیان و گریشا . وارالیان زنش گرجی بود و خویش وارالیان در گرجستان مرده بود . پسرش نیز در آنجا داعیه کرده بود که سهم داراست و در تهران از سفارت شوروی یک نفر به نام ماریام مارگا mariam marga که زن لاغر اندامی بود و پارسی نیز بلد بود , رسول بودند سینما که رئیس سینما شده بود . در بنا شده در آن سه چهار سال , سینما مایاک دو تا رئیس داشت . یکی رضا خان بود که فیلم میاورد و یکی نیز همین مادام ماریام مارگا که سهم پسر وارالیان را از فروش سینما بر می داشت . سه چهار سال اینجا بود . سهم پسر وارالیان را روسها گرفتند . سپس نیز دیگر ندیدمش . یادم میباشد یکروز نیز مادام مایاک افسرهای روسی را دعوت کرده بود سینما که از آن‌ها پذیرایی کردند . در همین گردهمایی نیز مادام مایاک یک فیلم آلمانی برای روسها نمایش بخشید که نمی دانم مانند این‌که خوششان آمده بود . الماس خان نمی داند چرا مادام مایاک اینکار را کرد . فکر می‌کند فیلم ماریا مونتز بود . یادم نیست البته فیلم آلمانی بود . اما می گفتند گذشته از نزاع نیز گریشا از روسها یه مبلغی گرفته بود که فیلمهای خبرها روسی را نشان بده . اما مانند این‌که طرفدار آلمانها بود . روسهام بردنش . گریشا می بیان کرد اگه نزاع تموم بشه , تموم سقف سینما را برلیان میکنم . روسها آمده بودن فیلم روسی ببینن , فیلم آلمانی دیدن . آنگاه طومار گریشا از سیبری آمد و معین شد سیبری است . مادام , طومار می نوشت می اعطا کرد به مکانیک سینما که پست نماید . اونهم پست نمیکرد . نظیر اینکه بابت هر طومار که پست نمیکرد پنج تومن می گرفت . هر طومار را پنج تومن می فروخت .
. . . سینماهایی که درین زمان فعالند - آخرها ده سال - عبارتند از : . . . سینما چشم بان - مایاک ( بنا شده در لاله زار , کوچه ی اتحادیه , که در 1307 مبتلا آتش شد و توشه دیگر با فیلم کلبه عموتوم آغاز به فعالیت کرد . . . ( روز آدینه ( 12 دی 1309 ) بر حسب دعوتی که از سوی رئیس مکتب سینما و یا این که بقول وزارت معارف رئیس ورزشگاه آرتیستی سینما بعمل آمده بود در سالون سینما مایاک او‌لین فیلم اهل ایران به معرض مشاهده گذاشته شد . پیشین از این‌که در زمینه بی تربیتی و بداخلاقی و نمک ناشناسی مدیریت سینما مایاک صحبتی بنمایم می‌خواهم قدری از پلیدی و خرابی خوی همگانی رای زنی کرده و . . . صرفا ورژن ی آبی رنگ و رابی که در اختیار ساکوارلیدزه بود , در آتش مدهش سینما مایاک در 1311 به کلی هلاک شد . . .



سینما مایاک در کتاب مورخ سینمای کشور‌ایران

. . . دکتر معالج کوشان در گفتگویی با مولف[جمال امید] در اشاره به بازیگران گردباد معاش زمانی به اسم رضا کیائی ( هنرپیشه حاجی آقا آکتر سینما

و رئیس سینما مایاک ) رسید با لبخندی اشاره اعطا کرد که در 1313 هنگامی از روی تفنن به دیدار حاجی آقا آکتر سینما رفتم , هیچگاه تصور نمی کردم که روزی خواهد رسید که اینجانب

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی